به قلم سردبير
رسواییهای اخیر
اخبار
برگزيده ها
آیا امام حسین (ع) در کربلا دشنام و ناسزا داده اند؟!
تشیع انگلیسی چیست؟ شیعه انگلیسی کیست؟؟
ضابطه ها و قوانین برائت در مذهب شیعه
حتما تا به حال دیده اید که طرفداران شیرازی در شبکه های اجتماعی حامیان وحدت اسلامی و انقلابیون ایران را «بتریه» خطاب میکنند اما واقعا چرا آنها ما را بتریه می دانند و اصلا بتریه یعنی چه؟؟
اجازه بدهید ابتدا آنچه از فرقه بتریه و ارتباطش با آخرالزمان روایت شده است را بررسی کنیم:
« بتریه » که در عراق بر ضد امام مهدی عج خروج مى کنند ، شتابان علیه امام موضع مى گیرند و به سبب برخوردى که از امام در مدینه شنیده اند ، مى کوشند که مانع ورود امام به عراق شوند .
دلائل الامامه از امام باقر(علیه السلام) از ابو جارود آورده است : پس از آنکه سیصد و سیزده نفر با وى بیعت مى کنند ، به مدینه مى رود و مردم روانه مى شوند (و جهاد مى کنند) تا خدا راضى شود ، سپس هزار و پانصد قریشى که همگى زنازاده اند را مى کشد . . . آن گاه به کوفه مى رود ، شانزده هزار « بتریه » از آن جا بیرون مى آیند که غرق در سلاح و قاریان قرآن و فقیه دین اند
تشیع انگلیسی چیست؟ شیعه انگلیسی کیست؟؟
«تشیع انگلیسی» چیست؟
رهبر انقلاب و نخبگان کشور از تهدیدی به نام "تشیع انگلیسی" پرده برداشتهاند. تشیعی که از لندن ترویج میشود تا محصول "تفرقه" را در کشورهای اسلامی برداشت کند.
"تشیع انگلیسی" یا "شیعه لندنی"؛اصطلاحی که مدتی است بر سر زبانها افتاده است. پس از "اسلام آمریکایی" که امام خمینی (ره) در برابر اسلام ناب محمدی تبیین کردند، رهبر انقلاب و نخبگان کشور از تهدیدی به نام "تشیع انگلیسی" پرده برداشتند. تشیعی که از لندن و با حمایت سرویس اطلاعاتی این کشور حمایت و ترویج میشود تا محصول "تفرقه" را در کشورهای اسلامی برداشت کند.
مرحوم آیتاللهالعظمى بروجردی برای جلوگیری از گسترش دامنۀ اختلافات اجازه نمی داد که به مقدسات و ائمه اهل سنت اهانتی روا بشود و حتی آن را حرام می دانست و در موردی، آیت الله واعظ زاده خراسانی نقل میکند: «روزی در جلسه تنظیم کتاب حدیث، آیت الله بروجردی حضور یافت و با تأسف بیان کرد: کسی آمده کتابی نوشته و به خلفاء اهانت کرده و نام مرا هم در آغاز کتاب خود آورده است، وقتی از این امر مطلع شدم دستور دادم که تمام نسخ کتاب را جمع آوری کنند و تا آن سطور حذف نشود، اجازه نشر نیابد. ما در چه زمانی زندگی می-کنیم؟ این حرف ها جز ضرر و ایجاد عداوت چه فایده ای دارد؟
بر خلاف تصور برخی از ارادتمندان به آستان بیت شیرازی ها، دیدگاه اصلی آیتالله سید صادق شیرازی در زمینه ولایتفقیه، همان «شورای فقهای مراجع» است نه ولایت فقیه به معنای رایج آن! وی در این زمینه معتقد است: «اسلام براى جلوگیرى از ظلم، استبداد و خودکامگى شیوه حکومت وراثتى، سلطنتى و تک حزبى را کنار گذارده و مقدّرات اداره کشور اسلامى را نسبت به غیرمعصومین به صورت شورا، اکثریت آراء و تعدّدیت، در کف با کفایت شوراى فقهاى مراجع که تنها نهاد داراى مقام پیشوایى شرعى در اسلام بعد از امامان معصوم مىباشد قرار داده است.»
اما به دلایل متعددی این نظریه نه عقلانی است و نه شرعی!!
این جریان ظاهراً برائی که –به حق- سنگ محبت و ولایت اهلبیت (ع) را به سینه میزنند و بعد –به باطل- نتیجه میگیرند که «وحدت بین شیعه و سنی معنا ندارد» را درک نمیکنم! بله؛ لعنت خدا بر کسیکه فضائل بیکران امیرالمؤمنین(ع) را در گفتار یا رفتار کتمان کند. اما سالهاست دربرخورد با چنین تفکری، فقط چند سؤال پرسیده ام که هیچوقت جوابی نگرفته ام:
- واقعاً چرا امیرالمؤمنین (ع) بیست و پنج سال «خار در چشم و استخوان در گلو» سکوت کردند؟
- آیا کمتر از ما بر فضائل خویش آگاه بودند؟!
- یا کمتر از ما بر اهمیت منصب خویش (جانشینیِ رسولالله ص) برای حفظ دین آگاهی داشتند؟!!
- یا اینکه –نعوذبالله- کمتر از ما دردِ دین داشتند؟!
- یا اینکه -نعوذبالله- از دَبدَبه و کَبکَبۀ اصحاب سقیفه ترسیده بودند که سکوت کردند؟!!
- یا چی؟!!
چرا «اهل سنت مشهد» مسأله شده؟
خراسان پس از آذربایجان، کردستان، تهران، سیستان و گلستان دارای بیشترین جمعیت اهل سنت است و آمار غیر رسمی موجود حاکی از آن است که بیش از هفتصد هزار نفر از جمعیت چند میلیونی اهل سنت ایران در مناطق مختلف خراسان زندگی میکنند.
هرچند آمار دقیقی از جمعیت اهل سنت کشور ارائهنشده است، اما گفته میشود حدود یکهفتم جمعیت کشور و یکششم مساجد کل کشور به پیروان مذاهب مختلف اهل سنت اختصاص دارد. در این میان حدود هشتصد مسجد خراسان در اختیار اهل سنت است و به نظر میرسد نسبت تعداد مساجد اهل سنت کشور به نسبت جمعیت آنان، بسیار بیشتر از مساجد شیعیان باشد. اما طی سالهای اخیر مسأله خرید زمین از سوی سنیهای رادیکال در حواشی شهر مشهد نیز موجب بروز نگرانیهای مضاعف مذهبی و امنیتی در میان مقامات دینی و سیاسی شده است.
چهار سال پیش (مهر ۱۳۹۲) آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی نسبت به «تحرکات وهابیت» در مشهد هشدار داد و گفت:
«به مسؤولان گفتهام اگر امروز برای تحرکات وهابیت و تلاش آنها برای تغییر بافت جمعیتی تدبیری نیاندیشند شاید کار به جایی برسد که نتوان اقدامی کرد.
همه چیز درباره سید حسن شیرازی
بیش از یک قرن و نیم است که مرجعیت شیعه در خاندان شیرازی تداوم یافته است. علاوه بر مرجعیت، شهادت هم یکی از ویژگیهای این خانواده است. تعداد زیادی از اعضای این بیت شریف، به شهادت رسیدهاند. آیت الله سید حسن شیرازی یکی از شهدای این خاندان است.
دغدغههای سیاسی و اجتماعی
او در نجف پرورش یافت و از محضر بزرگانی چون سید هادی میلانی، شیخ محمد رضا اصفهانی، میرزا مهدی شیرازی و برادرِ بزرگش، سید محمد شیرازی بهره برد. سید حسن شیرازی علاوه بر فعالیتهای علمی، دغدغههای اجتماعی و سیاسی داشت. در زمان عبدالکریم قاسم، تفکر کمونیستی بر عراق حاکم بود. سید حسن راه مبارزه با این نحله فکری را در پیش گرفت. وی در کربلا، تشکلی به نام «شباب الحسین» را تشکیل داد. وی در آنجا مجالس مناظرهای برای پاسخگویی به شبهات کمونیستها ترتیب میداد. همچنین کتابها و جزوات بسیاری در نقد تفکر کمونیستی به نشر رساند.
وی دست به ابتکاری هم زده بود. او در ۱۳ رجب، به مناسبت ولادت حضرت امیرالمومنین(ع) جشن بزرگ و باشکوهی در کربلای معلی ترتیب داده بود. هدف از این جشن، ایجاد موجی نیرومند در مقابل کمونیستها بود. این ابتکار او سبب میشد تا عظمت دینداران در مقابل کمونیستها و دیگر فرقههای غیر دینی بیشتر به نمایش گذاشته شود.
در سالهای اخیر عملکرد رسانهای و مذهبی جریان هوادار و منتسب به آیت الله سید صادق شیرازی به گونهای بوده که این جریان را در صدر گروههایی قرار داده است که با برافروختن هیجانات مذهبی، چالشهای فراوانی را در مقابل وحدت اسلامی به وجود آوردهاند. همه میدانیم که پیش از آیت الله سید صادق شیرازی، برادرشان مرحوم آیت الله سید محمد حسینی شیرازی عنوان مرجعیت را در خاندان شیرازی عهدهدار بودند و طرفداران خاندان شیرازی هماکنون با احترامی فوق العاده و با تعبیری همچون «الامام المجدِّد» از ایشان یاد میکنند. از این رو ممکن است عدهای گمان کنند نظرات و تفکرات سیاسی و اجتماعی مرحوم آیت الله سید محمد حسینی شیرازی موجب عملکرد وحدتستیزانه این جریان شده است. این در حالی است که مرحوم سید محمد شیرازی به شدت طرفدار عنوان وحدت اسلامی بودند و شاید تقریری که ایشان از وحدت اسلامی ارائه مینمودند، نزد بعضی افراد به عنوان رویکرد افراطگرایانه در زمینه وحدت اسلامی شناخته شود،