سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال آورده است: « زمان رحلت مولای ما امام حسن عسکری ( علیه السلام ) چنان که بعضی از بزرگان ذکر کرده اند در روز هشتم ربیع الاول رخ داده است، آغاز ولایت و امامت حضرت مهدی ( عجّل الله فرجه ) بر امت، روز نهم ربیع الاول خواهد بود و شاید تعظیم این روز ( روز نهم ربیع الاول ) به لحاظ این مناسبت برتر و برای توجه به آن مولای بزرگ و کامل باشد.
[اقبال الاعمال، ج 3، ص 113]
اما در ادامه :
دلایل ضعف سندی حدیث غدیر ثانی و رفع القلم که منشأ بدعت عمرکشون در روز نهم ربیع میباشد(جالب اینجاست که آیت الله العظما سید صادق شیرازی حدیث غدیر ثانی و رفع القلم را حدیثی معتبر می دانند(لینک) ولی از دلیل معتبر بودن آن حرفی نمی زنند.)
در مورد کتاب دلائل الامامه گفتنی است : چنین روایتی در آن وجود ندارد و معلوم نیست مرحوم جزایری چگونه این روایت را به آن نسبت داه است. عجیب تر از اینکه در پاورقی محتضر آمده است: «این حدیث را طبری در فصل متعلق به امیرالمومنین از کتاب دلائل الامامه آورده است؛ در حالی که کتاب دلائل چنین فصلی ندارد و در فصل های دیگر نیز آن رویات نیامده است.[1] احتمال دارد جزایری روایت را در کاب دیگری دیده و اشتباها به دلائل الامامه نسبت داده است و این در حالی است که دیگر ناقلان از قول جزائری روایت را آورده اند. احتمالا منشا این اشتباه نیز خلط کردن نام طبری نویسنده کامل بهایی با طبری صاحب دلائل الامامه است. عماد الدین ابوجعفر محمد بن ابی القاسم طبی نویسنده کامل بهایی (قرن ششم هجری)کتابی به نام یوم وفات عمر داشته که در آن فقط قول نهم ربیع را دانسته و متعرض روایت مورد نقد نشده است.[2] در نسخ موجود از مصباح الانوار نیز روایتموجود نیست و شاید در جلد دوم آن که ظاهرا از بین رفته، وجود داشته است. با این حال، وجود روایت در المحتضر و زوائد الفوائد از کتب نوشته شده در قرن هشتم قطعی است. نتیجه آنکه این روایات پیش تر از قرن هشتم نقل نشده است و اثری از آن در منابع متقدم نیست. از طرف دیگر این روایت از سه طریق نقل شده که در هر سه، سلسله سند به احمد بن اسحاق قمی، می رسد ولی متاسفانه غیر از احمد بن اسحاق، تمامی راویان آن مجهول بوده و در معاجم رجالی، روایی و تاریخی شیعه نامی از این افراد نیست و روایت دیگری نیز از آنها نقل نشده است؛ بنابر این استدلال به این خبر سست و ضعیف بوده و در مقابل نقل های متواتری که حاکی از کشته شدن عمر بن خطاب در ماه ذی حجه هستند، استدلالی سست و ضعیف است.
کماکان منتظر جواب یا دیدگاهتان هستیم