به قلم سردبير
رسواییهای اخیر
اخبار
برگزيده ها
آیا امام حسین (ع) در کربلا دشنام و ناسزا داده اند؟!
تشیع انگلیسی چیست؟ شیعه انگلیسی کیست؟؟
شیوههای درست مناظره (جدال احسن)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «اورع الناس من ترک المراء و ان کان محقاً»(۱)
پارساترین مردم، کسی است که مجادله را رها کند هر چند حق با او باشد.
واژه های مجادله و مراء هر دو مربوط به طرز سخن گفتن و ازروش های دعوت و تبلیغ و مباحثه و گفتگو است، به نحوی که گوینده با چیزهایی که طرف مقابل، آنها را قبول دارد، سعی می کند نظر او را رد نماید. (۲)
به عبارت دیگر: جدال و مراء به معنای ایراد گرفتن از سخن فرد دیگری به منظور کوچک شمردن و اهانت نمودن به او و نشان دادن زیرکی و هوش و به رخ کشیدن توانمندی خود است، بدون این که هیچگونه انگیزه و فایده دینی داشته باشد. این دو صفت از اخلاق ناپسند شمرده می شود(۳).
همه ما در امور زندگی فردی و اجتماعی خود، پیوسته با دیگران در ارتباط هستیم و با اطرافیان خود، مانند: خانواده، فامیل، دوستان، همسایگان، همکاران، همسفران، همشهریان، و… بحث و گفتگو می کنیم. ممکن است با فامیل و یا همکاران درباره مسائل سیاسی همچون انتخابات و گزینش نامزد اصلح برای ریاست جمهوری و یا عملکرد دولت ها با یکدیگر مباحثه داشته باشیم و یا دو نفر در امور ورزشی و یادرباره یک مسأله علمی با هم بحث نمایند. به همین ترتیب در روابط اجتماعی، شهروندان دائماً در موضوعات گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… به گفتگو و تبادل نظر و رد و قبول نظر یکدیگر می پردازند.
سؤال مهم این است که چرا در بسیاری از این مباحثات، در پایان به جای «وحدت و همبستگی» بیشتر، به اختلافات دامن زده می شود، دوستی ها کمتر و دشمنی ها زیادتر می گردد و آشتی و صلح به قهر و نزاع منجر می شود.
آیا به نظر شما بسیاری از این موارد ناخوشایند و دل آزار، بخاطر این نیست که روش مباحثه و گفتگوهایمان، درست نمی باشد؟
حقیقت این است که غالباً به جای گفتگوی سالم و سازنده که قرآن مجید از آن به «جدال احسن» (نحل۱۲۵) یاد می کند، از شیوه های تخریبی و نامناسب بهره می بریم. در اینجا بطور خلاصه به برخی ازآثار سوء مجادله های ناصحیح اشاره می شود و سپس شیوه های درست مجادله معرفی می گردد.
پیامدهای مجادله ها و گفتگوهای ناصحیح ازدیدگاه روایات:
– دلگیر شدن دوستان و برادران
– ایجاد نفاق بین طرفین مباحثه
– شعله ور شدن آتش دشمنی
– فراهم کردن موجبات آزار و اذیت همدیگر(۴)
– از بین رفتن یقین
– کاشتن تخم بدی و شرارت در دل
– افزایش زمینه لغزش و خطا در آدمی
– دور شدن از حق
– کمرنگ شدن دوستی ها ومحبت ها(۵)
– غلتید در گمراهی و تاریکی(۶)
– آشکار شدن عیب های انسان(۷)
– نرسیدن به حقیقت ایمان
– برباد رفتن آبرو و حیثیت ها
– کنار رفتن فروتنی و تواضع
– گسسته شدن پیوندها و ارتباطات
– از بین رفتن احترام متقابل(۸)
– ایجاد شک و دو دلی و تردید
– عامل گمراهی و تباهی در انسان
– ضایع شدن عمر آدمی(۹) و…
راه کارهای موفقیت در گفتگو و مجادله احسن:
– هدف ما از مباحثه باید روشن گری باشد نه محکوم کردن یکدیگر.
– نباید کاری کرد که طرف مقابل به لجبازی و عناد بیفتد و یا عصبانی گردد.
– برای ردکردن افکار مخاطب نباید از افکار باطل و غلط استفاده کنیم.
– ازدشنام دادن و فحش دادن پرهیز نمائیم.
– ازسوء تعبیر عبارات و کلمات طرف مقابل پرهیز کنیم.
– از بکار بردن کلمات و عبارات زشت و بی عفتی در کلام اجتناب کنیم.
– به شخصیت مخاطب توهین ننمائیم. (۱۰)
– ازصدای بلند و تند و خشن دوری کنیم.
– از حرکات ناپسند سر و دست و چشم و ابرو و سایر اعضای بدن که بیزاری بوجود می آورد، خودداری کنیم.
– به صحبت های طرف مقابل خوب گوش کرده و سخن او را قطع نکنیم.
– به عقاید و افکار مخاطب احترام بگذاریم.
– بحث را طولانی نکنیم.
– پس از ارائه دلائل خود، چنانچه طرف گفتگو قانع نشد، بحث را ادامه ندهیم و پافشاری و تکرار ننمائیم.
– از مخاطب، اقرار نگیریم که آیا قانع شدید یا نه؟
– انتظار نداشته باشیم که بگوید من روشن شده یا قانع شدم.
– شما نیز در عقاید و افکار خود مدعی نباشید که حق با من است.
– می توانید از عبارت های معتدل استفاده کنید مانند:
این طور بنظر می رسد، شاید این چنین باشد، آیا می شود جور دیگری باشد، این طور هم ممکن است گفته شود و…
– با افراد نادان، مغرور، متکبر، ناسزاگو، بددهن، بدبین، بدسابقه و آدم های شکاک، مجادله نکنیم.
در پایان تأکید می شود که آیا به نظر شما این طور بهتر نیست که:
ما دیدگاههای خود را با دلایل روشن و با احترام کامل به مخاطب ارائه دهیم و چنانچه وی قانع نشد، دنباله بحث را نگیریم و اصرار نداشته باشیم که در نهایت بخواهیم او را محکوم کرده و نظرش را تغییر دهیم. بلکه گفت و گو را به پایان برسانیم و هر دو طرف با احترام بر عقاید و نظریات خود باقی بمانند. لکم دینکم ولی دین (کافرون ۶)
یک نمونه از مباحثه صحیح (جدال احسن)
در مجلس مباحثه ای که مأمون برای علمای مذاهب و ادیان تشکیل داده بود و حضرت رضا(ع) نماینده مسلمانان بود، بین حضرت رضا(ع) و عالم مسیحی درباره الوهیت یا عبودیت عیسی(ع) بحث در گرفت. عالم مسیحی برای عیسی(ع) مقام الوهیت و فوق بشری قائل بود، حضرت رضا(ع) فرمود: عیسی مسیح همه چیزش خوب بود جز یک چیز و آن این که برخلاف سایر پیامبران به عبادت علاقه ای نداشت. عالم مسیحی گفت از تو این چنین سخن عجیب است، او از همه مردم عابدتر بود.
همین که حضرت، اعتراف عبادت عیسی رااز عالم مسیحی گرفت، فرمود: عیسی(ع) چه کسی را عبادت می کرد؟ آیا عبادت دلیل عبودیت نیست؟ آیا عبودیت دلیل عدم الوهیت (مقام خدایی) نیست؟ به این ترتیب امام(ع) با استفاده از امری که مقبول طرف بود، البته مقبول خود امام هم بود، او را قانع کرد. (۱۱)
پانوشتها:
۱) منتخب میزان الحکمه، محمد ری شهری، ج ۲ ص ۹۱۶
۲) تفسیر المیزان ج۲۱ ص ۵۳۳ و ج ۳۱ ص ۳۷۵
۳) معراج السعاده، ملااحمد نراقی، ص ۹۵۴ و مجموعه آثار شیخ عباس قمی، دارالثقلین، چاپ ۲، ۶۸ ص ۱۴۴
۴) اصول کافی ج۳ ص ۹۰۴
۵) غررالحکم و دررالکلم آمدی، سیدهاشم رسولی محلاتی ۲جلدی ج ۲ ص ۴۲۴
۶) نهج الفصاحه، مرتضی فرید تنکابنی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص ۳۷۱
۷) معراج السعاده (همان) ص ۰۴۶
۸) منتخب میزان الحکمه (همان) ج ۲ ص ۷۱۹ و ج ۱ ص ۱۸۳
۹) نصایح لقمان حکیم، سید هدایه الله مسترحمی، انتشارات اسلامیه ص ۳۰۷-۳۱۱
۱۰) تفسیر المیزان (همان) ج ۱۳ ص ۳۷۵
۱۱) آشنایی با علوم اسلامی (منطق و فلسفه)، شهید مطهری، صدرا، ص ۵۱۱
اخلاق مناظره و اصول کاربردی آن (1)
اولین گام برای موفقیت در یک مناظره ی اعتقادی «رعایت آداب هم صحبتی و گفتگو »است.
این ادعای گزافی نیست که «اگر عاقلانه ترین حرف را با تندخویی، به منطقی ترین انسان روی زمین بگویید قبول نخواهد کرد» چه بسیار مناظرات پرمغزی که با رعایت نکردن آداب هم صحبتی و تندخویی تنها موجب ایذاء و کینه توزی شده و صد البته یک فرصت طلایی را هم معدوم ساخته است.
و برعکس چه هم صحبتی های کوتاهی که اخلاق نیک و خوشرویی موجب تمدید زمان مصاحبت و مناظره و مجذوب ساختن مخاطب می شود.
نکته!(در اصول مناظره به مخاطب خصم می گویند که معنایی شبیه دشمن دارد اما در یک مناظره ی اعتقادی!! نباید از این کلمه حتی در ذهن خود استفاده کرد چون در مناظره ی اعتقادی،هدف تنها و تنها هدایت و ایصال اشخاص است به حقیقتی ورای آنچه که تا به حال می دانسته اند.)
قبل از آموزش مواردی که رعایت آنها در مجموع باعث حفظ اخلاقیات در مناظره می شودتوجه شما را به این موضوع مهم و کاربردی جلب می کنیم که..
یک مناظره از جنبه ی اخلاقی آن ،چهار وجه دارد:
وجه اول:شما و مخاطب تنها هستید و مخاطب شما حامی رعایت اخلاقیات در مناظره است.
وجه دوم:مناظره ی شما شامل یک یا چند مستمع می باشد و مخاطب شما حامی رعایت اخلاقیات در مناظره است.
وجه سوم:مخاطب شما تندخو و بی اخلاق است و در عین حال مستمع و شخص سومی در کار نیست.
وجه چهارم:مخاطب شما تندخو است و مناظره ی شما شامل یک یا چند مستمع می باشد.
در حالتهای اول و سوم که مستمعی در کار نیست هر چقدر بتوانید ضمن رعایت اخلاق مناظره،مخاطب خود را آرام نگاه داشته و از تحریک آن پرهیز نمایید برگ برنده با شماست.از این رو که اخلاق امری فطری است و حسن و قبح آن را عقل به راحتی درک می کند مطمین باشید هر چند مخاطب در ظاهر نشان ندهد اما شیفته ی شما خواهد شد و این باعث تاثیر مضاعف استدلالات شما بر او می شود.
در حالتهای دوم و چهارم که مناظره توسط افرادی غیر از دو طرف رصد می شود آرام نگاه داشتن مخاطب اولویت دارد اما اگر در مناظره به سختی افتادید یعنی مخاطب، اجازه ی احاطه ی شما به مناظره را چه از طریق استدلال یا مغلطه(در ابزار مناظره از مغلطه صحبت خواهیم کرد.!)و چه از طریق پرخاشگری نداد،اجازه دارید ضمن خونسرد نگاه داشتن خود و جلب حمایت حضار،مخاطب را برای تندخویی کردن تحریک نمایید.
در اجرای این بند،این دو اصل مهم یادتان باشد که:
الف)در مناظرات همگانی خروج از موازین اخلاقی یعنی شکست مسلّم
ب)حضار در واقع مخاطبین ساکتی هستند که اقناع آنها(در صورت ناامیدی از اقناع مخاطب) باید بعنوان هدف دوم و جایگزین هدف اول که اقناع مخاطب است،در نظر گرفته شود.
هرگز با یک آدم نادان مجادله نکنید...
تماشا گران ممکن است نتوانند
تفاوت بین شما را تشخیص دهند...
اخلاق مناظره و اصول کاربردی آن (2)
یادتان باشد..
اعتماد مخاطب را جلب کنید
مخاطب نباید حس کند که هدف از مناظره چیره شدن شما بر اوست.شما می توانید خیلی راحت و شفاف این موضوع را با او در میان بگذارید و این اولین راه برای جلب اعتماد مخاطب می باشد.
تحسین و احترام مخاطب را نسبت به خود برانگیزید
عقل و میزان درک انسانها به یک اندازه نیست و از طرفی هم توانایی انتقال مفاهیم یا همان فن بیان انسانها نیز با هم فرق دارد.
چیزی که در مناظره مهم است سنجش میزان معلومات,قدرت تحلیل و فن بیان است.شما نباید اجازه دهید در هیچ یک از این موارد به اصطلاح کم بیاورید اما یادتان باشد که طوری عمل کنید که احترام و تحسین مخاطب را برانگیخته باشید نه حسادت و لجبازی او را؛برای این کار هر از چند گاهی صراحتا از او تعریف کنید!
محدوده و نوع سکوت را رعایت کنید
بین سکوت مبهم،سکوتی که علامت تفکر است و سکوتی که نشانگر شکست است فرق قایل شوید.شما باید بدانید برای اینکه مناظره به منبر تبدیل نشود، سکوت کردن و اجازه ی صحبت به مخاطب ضروری است اما یادتان باشد بیش از حد سکوت نکنید چرا که سکوت مداوم ،می تواند جو مناظره را برای چیرگی مخاطب بر شما آماده کند.
توهین لفظی و بدنی ممنوع!!
اگر عادت دارید حرفهایتان را در لفافه و کنایه آمیز بگویید از این کار اجتناب کنید چون گاهی باعث ایجاد سوءتفاهم خواهد شد.نیش و کنایه زدن نه تنها با الفاظ ، بلکه با ادا و اطوار نیز ممکن است.
پس نه تنها مواظب زبان خود باشید بلکه حالات صورت و بدن خود را نیز کنترل کنید!
گاهی باید تایید کرد..
دید روشن و باز خود را به رخ بکشید و گاهی صحبتهای مخاطب را تایید کنید.با این کار مناظره دوام پیدا خواهد کرد و حس دوستی بیشتر خواهد شد.اما باز هم یادتان باشد در تایید او زیاده روی نکنید چون این موضوع می تواند او را در صحه گذاشتن بر عقاید خود و نپذیرفتن عقاید شما جری کند.
اخلاق مناظره و اصول کاربردی آن (3)
سیره ی امام صادق علیه السلام در مناظره
بخشی از کتاب «توحید مفضل» درباره ی اخلاق مناظره ی امام جعفر صادق علیه السلام و توصیف زیبای نحوه ی مناظره ی ایشان با اهل جدل!!
ابن ابی العوجاء گفت: «در اطراف محمد بیش از این بحث نکنیم، من هنوز نتوانسته ام معمای شخصیت این مرد را حل کنم. بهتر است بحث را در اطراف مبدا اول و آغاز هستی که محمد پایه دین خود را بر آن گذاشت دنبال کنیم.» آنگاه ابن ابی العوجاء برخی در اطراف عقیده مادی خود - مبنی بر اینکه تدبیر و تقدیری در کار نیست، طبیعت قائم به ذات است، ازلا و ابدا چنین بوده و خواهد بود - صحبت کرد.
همینکه سخنش به اینجا رسید، مفضل دیگر طاقت نیاورد، یکپارچه خشم و بغض شده بود، مثل توپ منفجر شده فریاد بر آورد: «دشمن خدا! خالق و مدبر خود را که تو را به بهترین صورت آفریده انکار می کنی؟! جای دور نرو، اندکی در خود و حیات و زندگی و مشاعر و ترکیب خودت فکر کن تا آثار و شواهد مخلوق و مصنوع بودن را دریابی...»
ابن ابی العوجاء که مفضل را نمی شناخت، پرسید:
«تو کیستی و از چه دسته ای؟ اگر از متکلمینی، بیا روی اصول و مبانی کلامی با هم بحث کنیم. اگر واقعا دلائل قوی داشته باشی ما از تو پیروی می کنیم. و اگر اهل کلام نیستی که سخنی با تو نیست. اگر هم از اصحاب جعفر بن محمدی، که او با ما این جور حرف نمی زند، او گاهی بالاتر از این چیزها که تو شنیدی از ما می شنود، اما هرگز دیده نشده از کوره در برود و با ما تندی کند. او هرگز عصبی نمی شود و دشنام نمی دهد. او با کمال بردباری و متانت سخنان ما را استماع می کند. صبر می کند ما آنچه در دل داریم بیرون بریزیم و یک کلمه باقی نماند. در مدتی که ما اشکالات و دلائل خود را ذکر می کنیم، او چنان ساکت و آرام است و با دقت گوش می کند که ما گمان می کنیم تسلیم فکر ما شده است. آنگاه شروع می کند به جواب، با مهربانی جواب ما را می دهد، با جمله هایی کوتاه و پر مغز چنان راه را بر ما می بندد که قدرت فرار از ما سلب می گردد. اگر تو از اصحاب او هستی مانند او حرف بزن.»
آری اگر از اصحاب امام جعفر صادق علیه السلام هستیم باید مانند او حرف بزنیم و مانند او مناظره کنیم!!