باید خودت را مسئول خیلی از اتفاقات جهان اسلام بدانی و تکلیفت را مشخص کنی!
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»(آلعمران/۲۰۰) تصوّر بنده این است که درس اخلاقهایی که بسیاری از نیروهای مذهبی و متدیّن دریافت میکنند، درس اخلاقهای قبل از انقلاب است و این خیلی خطرناک است. یعنی اگر شما یک درس اخلاقی را دیدید که اگر در زمان رژیم طاغوت هم میخواستند درس اخلاق بدهند، همینها را میگفتند، این درس اخلاق امروز نیست! بله، ما نظام اسلامی تشکیل دادهایم اما مباحث اخلاقی و مباحث دینی مورد نیاز خودمان را که الآن در این نظام، در این حاکمیت اسلامی و در این موقعیتی که نسبت به جهان و نسبت به جهان اسلام داریم، نمیشناسیم!
تو الآن باید خودت را مسئول بدانی! تو باید خودت را مسئول خیلی از اتفاقات جهان اسلام بدانی! تو باید نسبت به تمام اتفاقات منطقه احساس مسئولیت داشته باشی و نسبت به همۀ آنها تکلیف خودت را مشخص کنی!
الآن دیگر زمان دینداری فردی نیست که خودت را برای خدا لوس کنی!
برای من توضیح دهید که الآن یک بچه مذهبی، متدیّن و هیأتی، واقعاً با چه کاری به خدا تقرب پیدا میکند؟ و چه کارهای خوبی را اگر انجام دهد، هیچ خاصیتی نخواهد داشت؟! الآن دیگر زمان دینداری فردی نیست که میخواهی خودت را برای خدا لوس کنی! سر خدا را هم میخواهی کلاه بگذاری! اینجوری میخواهی هوای نفس خودت را در قالب دینداری ارضاء کنی! فکر میکنی سر خدا کلاه میرود؟! پس جامعهات چه میشود؟ تو الآن عیالوار شدی! الآن خودسازی تو به این است که با چهار تا جوان دیگر شروع کنی به کار کردن تا نقطهضعفهایت رو بیاید، سعۀ صدرت افزایش پیدا کند، تواضعت معلوم شود، انعطافپذیری و انتقادپذیریات معلوم شود.
الآن فضیلت تو در این نیست که اگر به تو انتقاد کردند، بپذیری. الآن فضیلت تو در این است که انتقاد و عیب برادر دینیات را به خودت بگیری؛ یعنی بگویی: «عیب او نبود، عیب من بود.» الآن فضیلت تو در این است که خوبیِ خودت را به برادر دینیات نسبت دهی!
مؤمنین عضو یک تیم هستند، حزب هستند، حزب خدا هستند، هر کدام نقشی دارند. وقتی عضو تیم شدی، میشود «حزبالله». امروز فضا عوض شده است. یک زمانی بود که شما برای حفظ حداقّل دین هیأت راه میانداختی تا انشاءالله مقدمهای باشد برای تحقق حداکثر دین. اما الآن دیگر بحث حداقل نداریم، امروز باید برای تحقق حداکثر دین هیأت راه بیندازی؛ برای حفظ دین از انحرافات احتمالیای که همینجور دارد از چپ و راست میآید. الآن باید هیأت راه بیندازی تا جلوی هیأتهای ناسالم گرفته شود. اصلاً فضا کاملاً متفاوت شده است.
شما در ارتباط با اوضاع فرهنگی در کشور و منطقه چه تلاشهایی انجام میدهید؟
امروز یکی از مصادیق بیتقوایی «بیخبری» است
در زمان جنگ، بچهها آماده میشدند برای اینکه در راه خدا جان دهند. فضا خیلی با قبل از انقلاب فرق کرده بود. قبل از انقلاب اگر کسی مذهبی میشد، دیگر لازم نبود جان بدهد. اما زمان جنگ یکدفعهای مسأله خیلی جدی شد و چهرۀ همهچیز تغییر کرد. آن زمان اگر کسی بچۀ خوبی میشد ولی به جبهه نمیرفت، از خودش خجالت میکشید؛ به خودش میگفت: «من چهکارۀ عالم هستم؟ معنای خوب شدنِ من چیست؟! من دارم دروغ میگویم؟
الآن شما در ارتباط با اوضاع فرهنگی در کشور و منطقه چه تلاشهایی انجام میدهید؟ چه مسئولیتی بر عهده گرفتهاید؟ الآن چه کارهایی هست که اگر انجام دهی معنایش این است که داری دروغ میگویی؟ و چه کارهایی هست که اگر انجام دهی معنایش این است که راست میگویی؟
گاهی از اوقات بیتدبیری کردن عین بیتقوایی است!
- نه آقا! به تقوایش چه کار داری؟! خُب بلد نبود خوب برنامهریزی کند!
- آخه عزیز من…
- نه آقا! بیتقوایی نکرده! مگر رفته هرزگی کرده! مگر عرق خورده!
- ای بابا، تو هم که اصلاً نمیخواهی تغییر پیدا کنی و همان اخلاقِ زمان طاغوت را میخواهی برداری! باید ببینی الآن مصداق بیتقوایی چیست؟
- خُب من خبر نداشتم!
- خُب الآن یکی از مصادیق بیتقوایی بیخبری است. تو چرا خبر نداشتی؟!
- آقا! دیگر داری دین جدید میآوری! بیخبری که دیگر بیتقوایی نیست؛ اصلاً اینها چه ربطی به هم دارند؟!
- تو باید بدانی چی به چی است! باید مسائل روز جامعه را بدانی! اینها مصداق تقوا است! امروز اگر کسی بخواهد درس اخلاق بگوید، یکی از مواردش این است که بگوید: «آقا! بیخبر نباش!»
با هم صبر کردن یعنی چه؟/ آیا تا به حال برای یک کار خوب، حرکت گروهی انجام دادهای؟
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»(آلعمران/۲۰۰) یعنی ای مؤمنین! صبر کنید. این صبر کردن وظیفۀ تکتکتان است. بعد میفرماید: صابِرُوا، یعنی حالا با هم صبر کنید.
الآن شما بفرمایید، ببینم: با هم صبر کنید، یعنی چه؟ چهجوری میتوانید با هم صبر کنید؟ اینکه هر کدام از شما خودتان به تنهایی، بچۀ خوبی باشید، میشود «اصْبِرُوا» که مربوط به مرحلۀ اول است، پس معنای «صابِرُوا» چه میشود؟ آیا تا به حال یک کانون فرهنگی راه انداختهای تا عدهای را به جمکران ببَری؟ آیا برای یک کار خوب، یک حرکت گروهی انجام دادهای؟ چه کار کردهای؟
بعد میفرماید: «وَ رابِطوا». تعبیر فارسیِ بسیار مناسب برای «رابطوا» یک کلمهای است که تازه در فارسی راه افتاده است؛ «همافزایی کنید» یعنی تواناییهای خودتان را به اشتراک بگذارید، عُرضههای خودتان را وسط بگذارید و با هم شروع کنید به کار کردن.
اگر واقعاً دشمن نمیتواند غلطی بکند، پس چطور دارد ما را اذیت میکند؟/این بهخاطر ضعف خودت است
بنده تصوّر میکنم علامۀ طباطبایی(ره) ذیل این آیه، یعنی آیۀ ۲۰۰ سورۀ آل عمران، قویترین بحثهای اجتماعی خودشان را مطرح کردهاند.
واقعاً وقتی قرآن کریم را نگاه میکنید میبینید، خداوند متعال عبارتهایی مانند «شجرۀ خبیثه که ریشهاش در زمین نیست»، «کفِ روی آب»، «لانۀ عنکبوت»، «کِید موهن» به اهل باطل نسبت میدهد که بر ضعفِ جبهۀ باطل دلالت میکند. مثلاً میفرماید: «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»(اسراء/۸۱) اصلاً خداوند باطل را عددی حساب نمیکند! در روز روشن نصّ آیههای قرآن دارد خیلی صریح به ما میگوید که دشمن تو عددی نیست و نمیتواند غلطی بکند! اگر دشمن نمیتواند غلطی بکند، پس چطوری دارد ما را اذیت میکند؟ این ضعف خودت است. اگر تو اصلاً ضعف نداشته باشی و قوت داشته باشی خواهی دید که خدا چه کارهایی برایت میکند! ملائکهاش را میفرستد! نصرتش را میفرستد!
اینکه میگویید «من باید بجُنبم» یعنی باید چه کار کنم؟ هیچ چیز! یعنی وظایف و تکالیف و اخلاقیات و نکاتی که امروز باید بفهمی و اجرا کنی را بهدست بیاور!
چند درصد مذهبیها این انگیزه را دارند که از طریق مشروع پولدار شوند؟
میدانید اگر با تقواها بیایند در عرصۀ اقتصاد چه کار میکنند؟! اصلاً چند درصد بچه مذهبیها این انگیزه را دارند که بروند و از طریق مشروع پولدار شوند و قدرت مالی پیدا کنند؟ امیرالمؤمنین علی(ع)- فدایش شوم – بیست و پنج سال خانهنشین شد، و در این مدت به بزرگ باغدار مدینه تبدیل شد. آیا یک لحظه بیکار نشست؟! البته خدا هم کمکش کرد. بله، خدا کمکش کرد ولی آیا تو رفتی کار اقتصادی کنی و خدا کمکت نکرد؟!
آقا! مگر در کار اقتصادی هم خدا کمک میکند؟! ما فکر کردیم خدا فقط در کارهای دیگری مثل جنگ و دفاع مقدس و … کمک میکند!
نه عزیز من! مشکل این است که شما وقتی میخواهی درآمد داشته باشی، به خاطر خدا نمیخواهی درآمد داشته باشی. میگویی: این ربطی به خدا ندارد! و مشکل بعدی هم این است که همه میخواهند درس بخوانند و مدیر کلّ شوند، مُفتکی پولدار شوند. هیچ کسی حاضر نیست کار کند، تجارت کند، ریسک کند؛ یعنی غالباً این کار را نمیکنند.
اگر ولایت هنوز قدرت خودش را رو نکرده است، به خاطر ضعف ما است. مثلاً مقام معظم رهبری یک اشاره فرمودند: «تکثیر نسل». آیا این اشاره را فهمیدی؟! امروز شرایط ما این است؛ اهل تشکیلات بودن، اهل تولید بودن، اهل کار فرهنگی بودن.
همین «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» را بهکار ببندید. برای شما که مدیر نیستید، به جای مدیریت جهادی، میشود «روحیۀ جهادی». لااقل آن «عزم» را که میتوانی داشته باشی، اینها را دین خودت بدان! دین امروز این است! باید بروی در میدان! اینها ارزش است! اگر این کارها را انجام ندهی، در واقع جهاد نکردهای و تقرّب پیدا نکردهای، و نور نداری. و کسی هستی که فقط تا وسط راه آمدهای.
برخی امکانات سرویسهای اینترنتی موبایلها فرصت عجیبی برای تبلیغ ایجاد کرده
مثلاً تو باید ببینی که چهطوری میتوانی با وبلاگ خودت ارتباط بگیری و در این فضای مجازی یک چیزی بگویی و سخن حقّ خودت را مطرح کنی. آنقدر از این وسیله [برای انتشار پیامهای خوب] استفاده کن که آنها مجبور شوند اینترنت را ببندد و بگویند: اینها اسلامشان را [توسط اینترنت] به سراسر جهان بردند.
الآن بعضی از این امکانات سرویسهای اینترنتی که روی موبایل آمده است، فرصت عجیبی را ایجاد کرده برای اینکه یک گروههایی درست کنید؛ در میان فامیل، آشناها، در گروههای صنفی، همه را بکِشانید و بیاورید اینطرف! روشنگری کنید! بیکار نباشید! خدا شاهد است گاهی از اوقات بیکاری خیانت به اهلبیت عصمت و طهارت(ع) است.
از امام صادق(ع) پرسید: چرا دوستان شما زود عقیده و مذهب خودشان را لو میدهند؟ حضرت فرمود: به خاطر شدّت محبتشان است، نمیتوانند تحمل کنند، باید بگویند.(قَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ الدَّوَانِیقِیُّ بِالْحِیرَهِ أَیَّامَ أَبِی الْعَبَّاسِ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا بَالُ الرَّجُلِ مِنْ شِیعَتِکُمْ یَسْتَخْرِجُ مَا فِی جَوْفِهِ فِی مَجْلِسٍ وَاحِدٍ حَتَّى یُعْرَفَ مَذْهَبُهُ فَقَالَ ع ذَلِکَ بِحَلَاوَهِ الْإِیمَانِ فِی صُدُورِهِمْ مِنْ حَلَاوَتِهِ یُبْدُونَهُ تَبَدِّیاً؛ صفات الشیعه/ص۱۵)
یا باید بفهمی و بگویی، یا باید بشنوی و بفهمی؛ بیکار نباش!/ باید جهاد و زندگی مجاهدانه را باور کنیم
تند تند وقت بگذار، برو یاد بگیر و بعد برو بگو و به دیگران منتقل کن. پیامبر گرامی اسلام(ص) در سخنرانیشان میفرمودند: خیری نیست در کسی؛ جز کسی که میفهمد و میگوید، و کسی که میشنود و میفهمد. یا باید بفهمی و بگویی، یا باید بشنوی و بفهمی؛ بیکار نباش!
اینها تقوای امروز است! اینها آن رشدی است که ما باید پیدا کنیم. اینها آن عُرضههایی است که ما نداریم. باید جهاد را باور کنیم! باید زندگیِ مجاهدانه را باور کنیم. «جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ»(حج/۷۸) باید حقِ جهاد الهی را بجا بیاوری؛ نه اینکه هرقدر که دلت میخواهد جهاد کنی، یعنی آن مقداری که خدا شایسته است برایش بدوی، بمیری و خسته نشوی، آنمقدار باید این کار را انجام دهی.
بیان معنوی
کماکان منتظر جواب یا دیدگاهتان هستیم