نگاه ها به فرهنگ عاشورا اکثرا معطوف به بعد دینی این مسئله بوده است در حالی که قیام امام حسین علیه السلام در ابعاد سیاسی و اجتماعی حرف های بسیاری برای گفتن دارد که متاسفانه زیاد و مناسب بدان نپرداخته ایم به همین دلیل به سراغ حجت اسلام و المسلمین نقویان روحانی نام آشنا رفتیم تا با کلام نافذ و شیرین خود پیرامون این موضوعات با ایشان به گفتگو بپردازیم.
در ادامه مشروح گفتگو ایشان را می خوانید:
معمولا به عاشورا و تبلیغ فرهنگ حسینی با نگاه دینی نگریسته میشود و به نظر می رسد ابعاد اجتماعی و سیاسی این موضع آنطور که باید پرداخته نشده است لطفا درباره این ابعاد از فرهنگ حسینی بیشتر برای ما بگویید.
انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود امام در سخنرانی هایشان می فرمودند تکلیف ما را سیدالشهدا معلوم کرده است یعنی در مقابل آنها که می گفتند نمی شود با مشت به جنگ درفش رفت ایشان نشان داد که ما کردیم و شد چون سیاست ما طبق همان جمله معروفی است که امام دلباخته ی آن از مرحوم مدرس بود “سیاست ما عین دیانت ماست”. اگر بتوانیم و می توانستیم این مفهوم را در تارو پود جامعه وارد کنیم آن وقت فرهنگ عاشورا جواب میداد, فرهنگ عاشورا منظور جنگ و ستیز نیست در آن جمله زیارت اربعین آمده است که” و بذل مهجته فیک” امام حسین (علیه السلام) خون دلش را داد تا مردم بیدار شوند با بصیرت شوند لیستنقذ عبادک عن الجهاله ““و اتفاقاً حضرت امام هم تأکیدشان روی مبارزه معرفتی بود نه مبارزه تسلیحاتی، بنده سراغ ندارم که امام از گروه های چریکی و مسلحانه حتی گروه های خوب و مردان مخلصشان دفاع و تأییدی کرده باشند. ایشان مداوم تأکید داشتند مردم باید بیدار شوند زیرا بر مردم بیدار دیگر نمی شود حکومت دیکتاتوری را اعمال کرد، از مردم بیدار نمی شود کولی گرفت و بیکاری کشید،. آنها را نمی شود استثمار کرد. مردم وقتی بیدار شوند حق خودشان را می گیرند و خودشان در برابر ظلم با هر وسیله ای باشد می ایستند و تاب نمی آورند به همین خاطر چهره عاشورا واقعاً یک چهره سیاسی به همین معنا است و کسانی که عاشورا را در اشک و آه و سر و سینه زدن و یک نوع روضه های محلی و ثواب دونی برای یک عده خلاصه کنند آن ها حتماً عاشورا را درست نشناختند.
این مسئله در بعد اجتماعی خود چه ابعادی پیدا می کند و پیام های آن برای سبک زندگی ما و بطن زندگی روزمره مان چیست؟
قطعاً عاشورا یک منشور است یعنی وجوه مختلفی دارد. وقتی می بینم امام حسین (علیه السلام) با خانواده اش می آید و حتی همراه این خانواده فردی مانند حضرت رباب است که باردار است و حضرت ایشان را منع نمی کنند. چه درسی بالاتر از اینکه امروز تهاجم فرهنگی که رهبر می فرمایند، مرکز و سیبل آن خانواده است اگر دشمن توانست خانواده را از هم بپاشد به بسیاری از اهداف خود در این تهاجم دست پیدا کرده است. با این فیلم ها و شبکه ها که هست و امواجی که همه جا را گرفته است: دانشگاه ها، کارگاه ها، مجلس قانونگذاری، وعاظ را و … . من خبر دارم گاهی در یک روضه و هیئت کسی رو به اعتیاد می کشانند. چرا؟ برخی اوقات به این خاطر است که آن فرد بدون اجازه پدر آمده این خود معیار نداشتن فرهنگ عاشورا ست زیرا اگر آن پسر این فرهنگ را داشت باید از پدر اطاعت می کرد.
مردم وقتی بیدار شوند حق خودشان را می گیرند و خودشان در برابر ظلم با هر وسیله ای باشد می ایستند و تاب نمی آورند به همین خاطر چهره عاشورا واقعاً یک چهره سیاسی به همین معنا است و کسانی که عاشورا را در اشک و آه و سر و سینه زدن و یک نوع روضه های محلی و ثواب دونی برای یک عده خلاصه کنند آن ها حتماً عاشورا را درست نشناختند
نقش صداقت هم از مسائل دیگری است که در عاشورا نمایان است وقتی فرزدق به حضرت گفت من خبری از کوفه دارم ولی اجازه بدید آن را در پنهان به شما بگویم حضرت فرمودند ما چیزی پنهان از یاران نداریم هر چه هست در جلو آنها بگو. اگر در جامعه ای پنهان کاری زیاد شد بین مسئولین و مردم اتاق های مخفی زیاد شد که مثلا این را مصلحت نیست مردم بدانند، آن را مصلحت نیست در آمار بیان شود یا این موضوع را مصلحت نیست حاکمان بدانند یعنی هم مردم به حاکمان خلاف واقع گفتند و هم حاکمان به مردم آمارهای غیر واقعی دادند، آن حکومت تهدید شده است. و امام حسین (علیه السلام) نشان داد که ما هیچ چیز پنهانی نداریم همه چیز باید در ملا و علنی باشد این یک مسئله مهمی است.
از نگاه دیگر شما نقش اخلاق را در عاشورا می بینید دشمن رسیده امام حسین (علیه السلام) به یارانشان فرمودند به همه اینها آب دهید. متأسفانه امروز در جامعه مان اخلاق به شدت افول کرده است. اخلاق در کارخانه های ما،در رانندگی ما، در حرفه های ما و… الان خارجی ها بخش عمده ای دارند در طبشان به نام اخلاق پزشکی که ما در حال حاضر در این زمینه دارای فقر هستیم یا با اینکه در جامعه شان آن دولت ها در زمینه اخلاقی افول داشته اند اما در رفتارهای اجتماعی مردم اخلاقمدارهستند در حالی که ما چنین سبکی در زندگی مان نداریم.
موضوعی که اخیرا دیده می شود حضور جوانان به ویزه خانم ها با شکل و ظاهری خاص در مراسم های عزاداری می باشد حضوری که از طرفی فوایدی برای افراد دارد و اسیب های برای جامعه و فرهنگ عزاداری ؛ با این پدیده چگونه باید مواجه شد؟
اینکه ما جلوی خانم هایی که با هر سر و وضعی در این ایام حاضر می شوند را نگیریم از یک منظر درست است و آن اینکه همه مهمان امام حسین اند و به عشق ابا عبدالله آمده اند ولی ما باید کم کم به این جهت دهیم یعنی خطبا و وعاظ ما هر کسی با هر تیپی آمده تأییدش نکنند به عنوان مثال وقتی در بازی آبی ها و قرمزها فردی از قرمزها برود میان آبی ها و شعار هم بدهد بوق قرمز هم دستش باشه همه هوش خواهند کرد و آنجا رسوای عام و خاص می شود که تو طرفدار قرمزهایی برو بین آنها چرا آمدی بین آبی ها.
به عبارت دیگر وقتی روز عاشورا اصحاب ابی عبدالله می خواستند بروند جانفشانی کنند ابتدا از ایشان اجازه می گرفتند حتی حضرت ابالفضل؛ این معنایش این است که کسی که می خواهد برای امام حسین جان دهد باید اجازه بگیرد، حالا ما هم که می خواهیم برای امام حسین یک جایگاهی در دل، جان باز کنیم اینهم باید با اذن باشد. آیا امام حسین (علیه السلام) اجازه می دهد ما با این سر و وضع بیاییم و آیا این روش پذیرفته و پسندیده است؟ چطور در یک مجلس ختم وقتی فردی که عزیزش فوت کرده هیچ گاه با یک آرایش خاص و لباس قرمزی حاضر نمی شود و اگر بیاید همه نگاهش می کنند و او را ملامت و مسخره می کنند بالاخره عاشورا هم اسم آن را ما عزاداری و سوگواری می گذاریم که جشن و پارتی نیست، ابالفضل پارتی که نگرفتیم. متأسفانه یکی از مسئولین صنف لوازم آرایشی به من می گفت که یکی از پرفروش ترین زمان های فروش این لوازم در ایام محرم است.
در واقع نباید جلوی این افراد را گرفت مگر اینکه حس کنیم دشمن یک نقشه ای دارد که آنجا باید جلوگیری کرد مانند شمایلی که چند سال پیش بحثش پیش آمد و برخی از هئیت ها را به بازار تصویرگری تبدیل کرده بودند که جلوی آن را گرفتند و حق هم همین بود یا الان همین کارهای عجیب و غریب و بدعت گونه ای می کنند مانند قمه و زنجیرهای تیغ دار که نه سابقه ای در روایات اهل بیت دارد نه حدیثی داریم.
در اینباره صحبتی داریم که می گوید باید نوع عمل دینی مقبول همه افکار باشد. ما نمازمان را می توانیم برای همه دین ها توضیح دهیم که نماز یعنی چه و هر انسان عاقلی آن رامی پذیرد همچنین روزه، حجاب را می پذیرد اما اگر عزاداری ما رفت در یک وادی که مدل ها و رفتاری هایی در آن باب شد که جای سوال داشت و اسم آن را عزاداری نمیشد گذاشت آن را دیگر نمی توان پذیرفت چون این دین قراراست عالم گیر شود. ما اگر وارد مفاهیم عجیب و غریب شویم قابل بیان نیست وقتی هم قابل بیان نباشد قابل رد است. پس معلوم می شود بی اجازه آمده ایم که مرتکب کارهایی می شویم که هیچ فایده ای برای ما ندارد و آب به آسیاب دیگران ریختیم.
امسال شاهد بودیم که فتوا و توصیه هایی از رهبری درباره عزاداری ها منتشر شد که این موضع با استقبال مداحان و هیئتی ها روبرو شد تحلیل شما از این استقبال چیست؟
این موضوع یک معیار و شاخص خوبی برای ما شد اینکه ما رهبری را تنها یک رهبر سیاسی نپذیرفته ایم و یک ارتباط ولایی بین مردم و رهبری شان برقرار شده اینچنین مواقع خود را نشان می دهد. یک رهبر سیاسی فقط دستور سیاسی برای جنگ، انتخابات و… می دهد اما اگر قصه فراتر از این رفت و یک رابطه قلبی، یک ارتباط ولایتی برقرار شد طبیعتاً وقتی رهبر فقیه و حکیم یک نظام هم توصیه می کند، فتوا و دستور می دهد و هم حکم و قانون تعیین می کند باید آن را قبول و اجرا کرد.
باید دقت کرد دستورات ولی فقیه بر اساس فقه و شناخت بر آن است. حکمی که بر اساس اسلام شناسی است و نباید گفت ما حرف آقا را قبول می کنیم چون حرف رهبر است ولی در فقه چیز دیگری آمده است مگر رهبری چیزی جز فقه حکم می کند و یا ما فقیه تر از ولی فقیه هستیم. این حاشیه زدن بر حکم ولی فقیه است که آن را قبول نمی کنیم. نشانه ولایت پذیری خود را اینجاها نشان می دهد.
اخیرا بسیار شبهه هایی درباره خرج کردن در عزداری ها ، گریه بر امام حسین و موضوعات اینچنین مطرح شده است نظرشما درباره این شبهه ها چیست؟
“جهان چون خط و خال و چشم و و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست” امیرالمومنین می فرمایند الله الله فی بیت ربکم خدا را خدا را در نظر بگیرید در رفتن به خانه خدا و حج که اگر خانه خدا خلوت شد باید مراقب عذاب الهی باشید. خب می توان گفت علی جان ما این همه فقر داریم چرا برویم حج پول ان را صرف فقرا می کنیم؟!
این جمله را هم حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند که اشک یک بچه یتیم را نمی توانند تحمل کنند و لقب ابوتراب را پیامبر برای این به ایشان داده است که با فقرا همنشین است نه یک حاکم کاخ نشین می باشد. پس هر چیز به جای خویش باید باشد. یک حاجی که حج می رود ولیمه هم باید بدهد استحباب دارد یا ولیمه عروسی یا خانه ی نو اینها هم شعائر دینی است اما قبول داریم که در این زمینه اسراف هایی می شود. پول های بی خودی که برای علم می دهیم یا خدای نکرده روضه هایی با انگیزه های چشم و همچشمی که مداح ما چنین است، و هیئت ما چنان است و … اینها اگر پیش آمد دیگر پذیرفته نیست.
اتفاقاً می توان این کار را کرد که این مردمی که می آیند چند وعده اطعام می شوند و آن ایام غذایی در خانه اش درست نمی کند همان آقا می تواند پول غذایی که به تبرک گرفته و نیازی هم ندارد و سرمایه دار است را به فقرا بدهد. آن وقت این وعده وعده ها میلیونی می شود.
ما قبول داریم که در ایام تاسوعا و عاشورا و محرم سید الشهدا رسیدگی به فقرا باید بیشتر شود. مثلا روز عاشورا در مراسم ها که برخی پای برهنه می روند با کفش بروند اما به عشق فرزندان سید الشهدا که آن شب شام عاشورا خار در پایشان رفت و پا برهنه بودن چند جفت کفش بخرند و به بچه های فقیر و مستمند جنوب شهر بدهند.
در واقع نباید جلوی این افراد را گرفت مگر اینکه حس کنیم دشمن یک نقشه ای دارد که آنجا باید جلوگیری کرد مانند شمایلی که چند سال پیش بحثش پیش آمد و برخی از هئیت ها را به بازار تصویرگری تبدیل کرده بودند که جلوی آن را گرفتند و حق هم همین بود یا الان همین کارهای عجیب و غریب و بدعت گونه ای می کنند مانند قمه و زنجیرهای تیغ دار که نه سابقه ای در روایات اهل بیت دارد نه حدیثی داریم
اما اینکه بگویم روضه تعطیل، مکه تعطیل، همه چیز تعطیل خب می گوییم شما که این همه دغدغه داری ماشین خود را بفروش و از خونه بزرگ خود که چند متر آن اضافه است آنرا بفروش و بده به فقرا. اینکه بعضی ها بر مبنای یک مبنای روشنفکری بگویند که ما اصلاً روضه نگیریم اطعامی نکنیم چون که فقیرداریم هیچ کس چنین چیزی نگفته است.
جریان لندن نشین که به ترویج تشیع خاص و به قول آقایان تشیع انگلیسی می پردازد در حال ایجاد حواشی بسیاری می باشد که اخیرا یکی از انها برای جناب رحیم پور پیش آمد شما رفتار و مواضع این جریان را چگونه تحلیل می کنید؟
این جمله ای بود که امام آن را حدود چهل سال پیش وارد فرهنگ ما کرد و با آن دید نافذی که ایشان داشت با عنوان اسلام ناب و اسلام آمریکایی که امروز در غالب یک اسلام انگلیسی نمایان شده است. در همین رابطه جناب استاد رحیم پور بسیار مطالب درست و صحیحی را فرمودند که به نظر من هیچ حاشیه ای هم حرف ایشان ندارد. سر تا پا حرفی درست و مطالب حقی است و کسانی که با این حرف مقابله می کنند حتما یا اطلاع درستی از اسلام ندارند یا همان مزدور انگلیسی اند منتها یک بار سرویس جاسوسی انگلیس با کراوات و ریش تراشیده و پرچم خیلی صریح انگلیسی می آید گاهی هم در غالب ریش، عمامه و یقه آخوندی- که این بیشتر اثر می گذارد- او زرنگ است و می فهمد با چه غالبی در بین ما بیاید.
می آید شبکه ماهواره ای درست می کند که عده ای در لندن بنشینند و توهین کنند به عایشه به خیال اینکه داریم مثلاً به شیعه خدمت می کنیم اگر راست می گویید امیرالمومنین (علیه السلام) در جنگ جمل نشان داد چگونه با هایشه برخورد کرد. بروید بخوانید، سواد داشته باشید و بعد بیاید مقابل نکنید. قطعاً امروز خیلی از آقایان در پازل دشمن دارند حرکت می کنند اگر نمی دانند، آنها هم که می دانند خب معلوم است دیگر مامور انگلیس هستند منتها در آن لوا. به عنوان مثال در یکی از شبکه های اجتماعی به نقل از یکی از وزرای اطلاعات پیشین آمده بود که در یکی از شهرهای اهل سنت بنده خدایی هر روز قبل از اذان روضه حضرت زهرا می خواند از او پرسیدند چرا این کار را می کنی؟! او پاسخ داده بود که فردی ینذر داشته و به من پول داده تا این کار را بکنم که نهایتا جویا شدن این عمل با واسطه های بسیار (۱۴ نفر) به سرنخ اصلی آن یعنی به سفارت انگلیس رسیده بود! آنها دارند خیلی هوشمندانه کار می کنند که اگر ما حواسمان نباشد کم کم یک اسلام آمریکایی و انگلیسی می شویم.
آدم های فرصت طلب، مصلحت اندیش و نون به نرخ روز خور هم بدشان نمی آید یک اسلام اینچنینی، یک شیعه به تعبیر آقای رحیم پور انگلیسی داشته باشیم به خیال خودشان هم خدا را داشته باشیم و هم خرما را. یک همچنین اسلامی را اتفاقاً سراغ نداریم
آن وقت می شود یک امام حسین فقط اشک و آه ، زنجیر و سینه زدن دیگر آن امام حسین مبارزه با ظلم نیست، امام حسین هیات من الذله نیست یعنی می گویند هر ظلمی کردید کردید فقط اجازه بدهید ما سینه بزنیم! به قول دکتر شریعتی آن روزی که دارند امام حسین را شهید می کنند تنها یک وظیفه عمل صالح است و آن کمک کردن به پسر فاطمه (سلام الله علیه) است در گودال قتلگاه.
اگر کمک نکردید دیگر فرقی نمی کند بر سفره شراب نشسته باشی یا سجاده نماز؛ جفت آن در جهنم و آتش است و به وظیفه عمل نکردن می باشد و عده ای که امروز بر این طبل می کوبند.
آدم های فرصت طلب، مصلحت اندیش و نون به نرخ روز خور هم بدشان نمی آید یک اسلام اینچنینی، یک شیعه به تعبیر آقای رحیم پور انگلیسی داشته باشیم به خیال خودشان هم خدا را داشته باشیم و هم خرما را. یک همچنین اسلامی را اتفاقاً سراغ نداریم.
منبع : تبیان