شاید برای همه شیعیان، دست کم یک بار این سئوال پیش آمده باشد که:
«چرا امام علیعلیهالسلام، جانشین بر حق حضرت محمد مصطفی(ص)، 25 سال خانهنشین شد؟ آیا ایشان نمیتوانستند لشکری فراهم کنند؟ نمیتوانستند پول خرج کنند و فضای جامعه آن روز را به سمت خویش برگردانند؟ اصلاً چرا وقتی که خلفای اول و دوم و سوم وارد جنگ میشدند و با امپراتوریهای ایرن و روم درگیر بودند، ایشان از فرصت استفاده نکرد تا ضمن اثبات حقانیت خود، خلافت را به مسیر اصلیاش بازگرداند و قئرت را در دست بگیرد؟»
این سوال اگر چه رایج است و پاسخی مشخص دارد، اما ظاهراً به گوش بعضی از مدعیان نرسیده است. مدعیانی که نهتنها خود را در جایگاه تفسیر اسلام و فقاهت میبینند، بلکه شأن مرجعیت نیز برای خویش قائل هستند.
* پاسخی که در رفتار امیرالمومنینعلیعلیهالسلام تجلی کرد
بیشک عدم تحرکات نظامی و سیاسی حضرتعلیعلیهالسلام برای کسب قدرت در زمان خلفای سهگانه و حتی مشاورههای ایشان به خلیفه دوم در راستای تقویت حفظ دین خدا از راه تقویت وحدت مسلمانان انجام شده است.
رفتار ایشان که عصاره معرفت و تبلور جوانمردی بود، در آن دوران خاص، بهشکلی بود که زمینه سوءاستفاده دشمنان اسلام فراهم نشد و این پاسخی شایسته برای همه سوالات درباره دلیل سکوت حکیمانه و مجاهدتگونه مولای متقیان حضرت علیعلیهالسلام است.
* تجلی ولایتمداری در شیوه فرزندان حضرت امام علیعلیهالسلام
بهراستی چرا امام حسن(ع) وامام حسین(ع) که سید جوانان اهل بهشت هستند ، هرگز بهخونخواهی مادر خود، شمشیر بهدست نگرفتند؟ مگر خونخواهی فرزند رسول خداصلیاللهوعلیهوآلهوسلم، عملی ناصواب بود؟ پاسخی که کاملاً منطقی بهنظر میرسد آن است که هرگونه خونخواهی این امامانمعصومعلیهماالسلام، با احتمال قریب به یقین میتوانست باعث صفآرایی مسلمانان پیش روی هم شود و دلیلی بر قتل نفوس پیروان قرآن شود.
* تفرقه در دستور کار
حال کشوری بهنام عراق را تصور بفرمایید که تا همین چند سال قبل، رسماً در اشغال نظامیان آمریکا و انگلیس بود؛ اما بعضی از مدعیان پیروی از مکتب امیرالمومنین علیعلیهالسلام، در همین فضا، کوشیدند تا بیشترین فاصله را میان شیعیان و سنیهای عراق ایجاد کنند!
این جماعت که خود را مدعی گرفتن انتقام خون همه معصومین(علیهمالسلام) میدانند، در چنین شرایطی با همه توان خویش، تلاش کردند تا ضمن ایفای نقش در ترویج تفرقه میان امت رسولاللهصلیاللهوعلیهوآلهوسلم، خود را بهعنوان نماد تشیع به جهانیان معرفی کنند!!
نکته جالب آنجاست که همزمان تکفیریها (که اصولاً خون شیعیان و سنیها را مباح دانسته و گاه واجبالقتل میدانند)، پولهای عربستان و سایر دیکتاتورها را در پناه اشغالگران عراق، برای تحریک اهل سنت بهکار گرفتند و پازل ایجاد درگیریهای فرقهای را تکمیل کردند و با روشهایی مانند انفجارحرمین عسکریینعلیهماالسلام و مواردی از این دست، بر طبل تفرقه و آغار کشتار وسیع مردم مسلمان عراق کوبیدند.
* انگیزه خیانت کاسههای داغتر از آش
شیعهنمایانی که در نقش تکمیلکننده فعالیتهای گروههای تکفیری و بعضی از سنینماها عمل کردند، مصداق مثال کاسه داغتر آش هستند. جایی که صاحب حق یعنی امیرالمومنین علیعلیهالسلام سکوت سرافرازانه پیشه میکند، شیعهنماها با رفتار خود، عملی کاملاً در تضاد با ایشان را بهنمایش میگذارند.
اما این اعمال با کدام انگیزه انجام میشود؟ شاید پاسخ این سوال را بتوان در منش، خاستگاه، پیشینه و پرونده اعمال آنها جستجو کرد.
* پروندهای ننگین اما رنگارنگ
پرونده این شیعههای بدلی، اگر چه با اعمال سیاه پر شده و سابقه جریان فکری آنها اصلاً قابل دفاع نیست، اما تنوع و رنگارنگ بودن ننگهای این جماعت، قابل تأمل و توجه است.
از روابط مشکوک با ساواک در دوره منحوس پهلوی گرفته تا انواع تقابل با انقلاب اسلامی ایران و ترویج عزاداریهای انحرافی و تغییر نام هفته وحدت به «هفته برائت» ، در پرونده این جریان وجود دارد اما جالبترین اتهام اثباتشده این افراد، علاقه خاصشان به لندن است!
* جریان موسوم به شیرازیها و تخریب چهره تشیع
بارزترین مثال برای شیعیان بدلی، همانا کسانی هستند که تفرقه را ترویج کرده و آب به آسیاب دشمنان اسلام میریزند. جریانی که متأسفانه با نام شیرازیها شناخته شده و اتفاقاً هیچ ارتباطی با این شهر ندارند، اکنون طلایهدار تفرقهافکنی با نقاب تشیع هستند.
یکی از افراد شاخص این جریان، «یاسر الحبیب» نام دارد. یاسر الحبیب فرد روحانینمای کویتی و از شاگردان سید مجتبی شیرازی و سید صادق شیرازی است که به دلیل توهین به مقدسات اهل سنت و همسر پیامبر گرامی اسلام، تابعیت کویتیاش سلب شد. او با حمایت بریتانیا به لندن رفت و در آنجا پناهنده سیاسی شد و هیئت خدام المهدی را که پیشتر در کویت تأسیس کرده بود، در لندن راهاندازی کرد.
در کنار آن پارهای نشریات و شبکههای ماهوارهای را با حمایت سید مجتبی شیرازی تأسیس کرد. البته مواضع برادران شیرازی (سید محمد، سید صادق و سید مجتبی) را باید در طول مراحل مختلف تاریخی زندگیشان مدنظر قرار داد. هیچ یک از اینان در مرکزیت مرجعیت شیعه قرار نداشتهاند و مرجعیت آنان محلی بوده است.
یاسر الحبیب با گستاخی تمام آشکارا آیتالله بهجت را فردی منحرف نامید و توهینها به حضرت آیتالله سیستانی و مقام معظم رهبری کرد و آن را در وبگاه خود، چه به زبان عربی و چه به زبان فارسی منتشر کرد.
اما علاوه بر این بیادبی و گستاخی، آنان فاقد جامعنگری نیز بودهاند. مراجع شیعه، محل رجوع همه مسلمانان و نه تنها شیعیان بودهاند و همواره بر وحدت اسلامی و پرهیز از دودستگی در صفوف امت تاکید کرده اند.
راز موفقیت حضرت آیتالله العظمی سیستانی در عراق توجه به همین سنت حسنه علمای بزرگ شیعه است. او به عنوان مرجع همه عراقیها و نه فقط شیعیان عمل کرده است؛ از این رو، زمانی که این فتوا صادر شد که تعرض به مساجد اهل سنت در حکم تعرض به مراقد اهلبیت (ع) است، دار الافتای مصر به بیداری علمای شیعه میبالد و افتخار میکند.
البته فهرست خطاهای این جریان، چنان بلند و طولانی است که در مدت کوتاه فعالیت آن، بهنوعی یک رکورد محسوب میشود.
* سوءاستفاده از احساسات پاک شیعیان درباره عاشورا
نام «عاشورا» اگر چه با نام تشیع گره خورده است اما اهل سنت نیز در روز شهادت فرزند نبیمکرم اسلام حضرت محمدمصطفیصلیاللهوعلیهوآلهسلم، اندوهگین هستند. بزرگان اهل سنت نیز در طول تاریخ همواره ارادت خود به خاندان عصمتوطهارتعلیهمالسلام را ابراز داشتهاند.
اکنون اما جریان موسوم به «شیرازیها» میکوشد تا به بهانه اقامه عزای امام حسینعلیهالسلام، ضمن ترویج عزاداریهای وهنآلود، به بهانه دفاع از مراسمی همچون «قمهزنی»، با اصل اسلامنابمحمدیصلیاللهعلیهوآلهوسلم، مقابله کند.
فتوای تحریم قمهزنی اگر چه سالهاست که از سوی بزرگان و مراجع فقه شیعه صادر شده و مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گفته است، اما به دلیل اصرار بعضی از جریانها مانند طیف «شیرازیها»، شیعیان را با "قمهزنی" و تصاویر دهشتبار آن میشناسند. این در حالیست که مظلومیت امام حسینعلیهالسلام و پیام ایشان در روز عاشورا، در هیاهوی عزاداریهای نامتعارف گم میشود.
این فضای مسموم حاصل سوءاستفاده جریانهای مسألهدار از احساسات پاک شیعیان و بازیچه فرار دادن ارادت خالصانه آنها به اهل بیتعلیهمالسلام است. فضایی که نهایتاً موجبات تفرقه مسلمانان و تامین اهداف دشمنان اسلام را فراهم میآورد.
* خادمان شیطان، صادر شده از لندن
پیش از این شنیده بودیم که انگلستان محصولات خوبی دارد اما نمیدانستیم که انواع مسلمان اما از نوع تقلبی را میتوان از لندن تهیه کرد! بد نیست به عنوان حسن ختام این مطلب، فهرست انواع این محصول انگلیسی را با هم مرور کنیم.
مسلمانان سکولار یا پلورالیست یا لائیک (ضدانقلابها و منحرفانی همچون سروش، اشکوری و مهاجرانی از این دستهاند) که البته مشخص نیست چگونه مکاتب مذکور را با اسلام درآمیخته اند.
انواع مسلماننماهای تکفیری و سلفی و وهابی که اتفاقاً علاقه خاصی به بریدن سر شیعیان و اهل سنت دارند. رزومه کاری این افراد، انفجارات انتحاری در افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه را شامل میشود.
شیعهنماهایی که با اصرار بر ایجاد تفرقه در امت رسولاکرمصلیاللهوعلیهوآلهوسلم، عملاً به جمع خادمان شیطان پیوستهاند.
کماکان منتظر جواب یا دیدگاهتان هستیم