در این باره روایاتی وجود دارد که شیعه آن ها را معتبر نمی داند و علمای شیعه با این امر مخالف هستند:
مرحوم کلینی در کتاب شریف اصول کافی ، این روایت را با سند ذیل ، این گونه نقل میکند:
عن ابى حمزه ، عن ابى جعفر علیه السلام قال : قلت له : ان بعض اصحابنا یفترون و یقذفون من خالفهم فاق : الکف عنهم اجمل ثم قال : یا ابا حمزه و الله ان الناس کلهم اولاد بغایا ما خلا شیعتنا ثم قال : نحن اصحاب الخمس و قد حرمناه على جمیع الناس ما خلا شیعتنا. (الحدیث )
ترجمه :
ابى حمزه گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم که : برخى از اصحاب ما افترا مى زنند و به مخالفین خود نسبت زنا مى دهند (آیا این کار سزاوار است ؟) حضرت فرمود: نیکوتر این است که از دادن نسبت بد به آنان دست بکشند - سپس فرمود: - اى ابا حمزه ! به خدا سوگند که این مردم همگى (در واقع ) فرزندان فحشا هستند به جز شیعیان ما (151) - سپس فرمود: - ما اصحاب خمس هستیم و آن را بر همه مردم بجز شیعیانمان حرام کرده ایم .
ضعف سند روایت:
اولاً : در سند این روایت دو مشکل وجود دارد: یکی در حسن بن عبد الرحمن و دیگری در علی بن العباس. حسن بن عبد الرحمن مجهول است و در هیچ یک از کتابهای رجالی شیعه توثیق ندارد. بنابراین روایات او معتبر نیست .مشکل اصلی و اساسی در سند، علی بن عباس است که از غلات به شمار میرود.
بنابراین، روایت چنین افرادی در مذهب شیعه، هیچ جایگاهی ندارد؛ از این رو است که احدی از علمای شیعه در طول تاریخ بر طبق چنین روایاتی فتوا ندادهاند و بلکه عکس آن را معتقد هستند؛ زیرا بر مبنای فقه شیعه تمام کسانی که پیوند زناشوئی و ازدواج آنان بر اساس مذهب خودشان صورت گرفته و به اصطلاح صیغه عقد جاری شده است، حلال زاده هستند؛ حتی اگر غیر مسلمان باشند؛ تا چه رسد به مسلمانان. پس این روایت علاوه بر ضعف سند با دیدگاه فقهی شیعه نیز در تضاد است.
ثانیاً : روایات بسیاری در کتابهای اهل سنت وجود دارد که ثابت میکند ، کسانی که محبت امیر مؤمنان علیه السلام را ندارند، حرامزاده هستند. از آن جایی که روایات بسیاری در این زمینه در کتابهای اهل سنت نقل شده است، به چند روایت اشاره و دوستان علاقهمند را به کتابهای مفصل؛ از جمله کتاب شریف الغدیر، ج۴، ص۳۲۰ به بعد و همچنین به اثر گران سنگ الإمام علی بن أبی طالب علیهما السلام، نوشته احمد رحمانی همدانی، فصل ۱۹، ارجاع میدهیم تا در آن لیست احادیث موجود در کتب اهل سنت را ببینند.
نشانههای حلال زاده و حرام زاده در روایات اهل سنت:
الف: دشمنی با امیر مؤمنان علیه السلام : علامه شمس الدین جزری شافعی مینویسد: «عن عبادة بن الصامت رضی الله عنه قال: کنّا نَبُور أولادنا بحُبّ علیّ بن أبی طالب رضی الله عنه، فاذا رأینا أحدهم لا یحب علی بن أبی طالب، علمنا أنه لیس منا، وأنه لغیر رشده؛ عبادة بن صامت میگوید: ما فرزندان خود را با دوستى على بن ابى طالب علیه السلام مىآزمودیم، و اگر یکى از آنان على بن ابى طالب را دوست نمىداشت، پى مىبردیم که غیر مشروع است.»
و در ادامه این روایت را نقل میکند: «وروینا ذلک ایضا، من أبی سعید الخدری رضی الله عنه، ولفظه: کنا معشر الأنصار نبور أولادنا بحبهم علیاً رضی الله عنه، فإذا ولد فینا مولود فلم یحبه عرفنا أنه لیس منا. (قوله: نبور، بالنون والباء الموحدة وبالراء ای نختبر ونمتحن.)[۲] ما گروه انصار فرزندان مان را با محبت و دوستی علی(علیه السلام) آزمایش می کردیم، اگر فرزندی بدنیا می آمد و علی را دوست نداشت می فهمیدیم که از ما نیست.»
شمس الدین جزری از بزرگان اهل سنت است که در مقدمه کتابش روایتهای نقل شده در این کتاب را مسند و متواتر میداند.
ب: محبّت امیر مؤمنان علیه السلام، معیار حلال زاده بودن: عاصمی مکی و موفق خوارزمی مینویسند: «عن أبی بکر الصدیق قال رأیت رسول الله ختم ختمة وهو متکئ على فرش عربیة وفی الخیمة علی وفاطمة والحسن والحسین فقال معشر المسلمین أنا سلم لمن سالم أهل الخیمة حرب لمن حاربهم ولی من والاهم لا یحبهم إلا سعید الجد طیب المولد ولا یبغضهم إلا شقی الجد ردیء الولادة؛[۳] ابوبکر میگوید: رسول خدا در خیمه بر فرشی عربی نشسته و تکیه داده بود، علی و فاطمه و حسن و حسین نیز در خیمه بودند، فرمود: ای مسلمانان! هر کس با اهل خیمه دوست باشد من با او دوست هستم و هر کس با آنان دشمن باشد من با آنان دشمنم، آنان را دوست ندارد مگر آنکه ولادتی پاک دارد و دشمن نیست با آنان مگر آنکه ولادتی ناپاک دارد.»
قندوزی حنفی مینویسد: «عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس ( رضی الله عنهما ) قال: قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم : یا علی أنت صاحب حوضی وصاحب لوائی ... وأنت مولى من أنا مولاه وأنا مولى کل مؤمن ومؤمنة، لا یحبک إلا طاهر الولادة ولا یبغضک إلا خبیث الولادة؛[۴] رسول خدا به علی فرمود: تو صاحب پرچم و حوض منی...تو مولای کسی هستی که من مولای اویم، ومن مولای هر مؤمن و مؤمنه ای هستم، مُحبّ و دوستدار تو نیست مگر آنکه ولادتش پاک باشد و دشمن تو نیست مگر آنکه ولادتش ناپاک باشد.»
و در ادامه مینویسد: «وعن الإمام جعفر الصادق، عن آبائه علیهم السلام عن رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم ( انه ) قال : من أحبنا أهل البیت فلیحمد الله على أولی النعم . قیل : وما أولی النعم ؟ قال : طیب الولادة ، ولا یحبنا إلا من طابت ولادته؛[۵] رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: هر که ما خاندان را دوست بدارد خدا را بر برترین نعمتها سپاس گزارد. گفتند: برترین نعمت کدام است؟ فرمود: پاکزادگى، زیرا ما را دوست ندارد مگر آن که پاکزاده باشد.»
ابن مردویه اصفهانی مینویسد: «ابن مردویه، عن أحمد بن محمد بن الصباح النیسابوری، عن عبد الله بن أحمد بن حنبل، عن أحمد، قال: سمعت الشافعی یقول: سمعت مالک بن أنس یقول: قال أنس بن مالک: ما کنا نعرف الرجل لغیر أبیه إلا ببغض علی ابن أبی طالب؛ معیار شناخت عدم انتساب فرزند به پدرش از نظر ما چیزی نیست چون دشمنی با حضرت علی (ع)»
ج : شراکت شیطان در نطفه دشمن علی علیه السلام: قرطبی انصاری، خطیب بغدادی و ابن عساکر مینویسند: «روى الأعمش عن أبی وائل عن عبدالله قال قال علی بن أبی طالب علیه السلام: رأیت النبی صلى الله علیه وسلم عند الصفا وهو مقبل على شخص فی صورة الفیل وهو یلعنه قلت: ومن هذا الذی تلعنه یا رسول الله قال: «هذا الشیطان الرجیم» فقلت: یا عدو الله والله لأقتلنک ولأریحن الأمة منک قال: ما هذا جزائی منک قلت: وما جزاؤک منی یا عدو الله قال: والله ما أبغضک أحد قط إلا شرکت أباه فی رحم أمه؛[۶] على علیه السلام فرمود : رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را در کوه صفا دیدم که در برابرش شخصی که به شکل و صورت فیل بود او را لعن مى کرد، گفتم: اى رسول خدا، این مرد کیست؟ فرمود: شیطان رانده شده. گفتم: اى دشمن خدا، به خدا سوگند تو را میکشم و امت را از شر تو خلاص مىکنم. گفت: به خدا سوگند که پاداش من از تو این نیست ! گفتم: اى دشمن خدا، پاداش تو از من چیست؟ گفت: به خدا سوگند که هیچ کس تو را دشمن نمىدارد؛ مگر آن که من با پدرش در رحم مادرش شرکت جستهام.»
د: قیامت، و شناسائی دوستان و دشمنان علی علیه السلام: ابوالحسن مسعودی مینویسد: «عن العباس بن عبد المطلب، قال: کنت عند رسول الله صلى الله علیه وسلم إذ أقبل علی بن أبی طالب، فلما رآه أَسْفَرَ فی وجهه، فقلت: یا رسول اللهّ، إنک لتُسْفِر فی وجه هذا الغلام، فقال: یاعَمَّ رسول الله، واللهِّ الله أشد حباً له مِنِّی، إنه لم یکن نبیُّ إلا وذریته الباقیة بعدی من صُلْبه، وإن ذریتی بعدی من صُلْب هذا، إنه إذا کان یوم القیامة دُعِیَ الناس بأسمائهم واسماء أمهاتهم ستراً من الله علیهم، إلا هذا وشیعته فإنهم یُدْعَوْنَ بأسمائهم وأسماء آبائهم لصحة ولادتهم.[۷] عباس بن عبد المطلب می گوید: خدمت رسول خدا بودم، علی از راه رسید، چهره رسول خدا با دیدن علی روشن و خوشحال نشان می داد، گفتم: با دیدن این نوجوان خوشحال شدی، فرمود: ای عموی فرستاده خدا! به خدا سوگند، خدا او را بیش از من دوست دارد، هیچ نسلی از پیامبری نیست مگر آنکه از صلب او است و ذریه من نیز از صلب او خواهد بود، چون قیامت فرا رسد خداوند مردم را با نام آنان و نام مادرانشان صدا خواهد زد، مگر این جوان(علی) و پیروان او، که با نام خودشان و پدرانشان فرا خوانده می شوند، چرا که زاده شدن صحیح وپاکی دارند.»
نتیجه:
اولاً: روایتی که مرحوم کلینی (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب شریف کافی نقل کرده است، از نظر سندی مشکل دارد و در سند آن شخصی از غلات وجود دارد؛
ثانیاً: اگر مرحوم کلینی (رضوان الله تعالی علیه) ، این روایت را نقل کرده، اهل سنت چندین برابر آن را با همین مضمون نقل کردهاند.
ثالثا: باید دقت نمود که سخن از دشمنی و کینه حضرت علی (ع) است. و در بین مردم مسلمان (سنی) و غیر مسلمان کمتر می توان چنین فردی یافت.
[۱]. الکلینی الرازی، أبی جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفای۳۲۸ هـ)، الأصول من الکافی، ج۸ ، ص۲۷۵ ـ ۲۸۷ ، ناشر: اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة،۱۳۶۲ هـ .ش.
[۲]. الجزری الشافعی، أبی الخیر شمس الدین محمد بن محمد (متوفای ۸۳۳هـ)، أسنی المطالب فی مناقب سیدنا علی بن أبی طالب کرم الله وجهه، ص۵۷ ـ ۵۸ ، تقدیم، تحقیق و تعلیق: الدکتور محمد هادی الأمینی، ناشر: مکتبة الإمام امیرالمؤمنین(ع) العامة، اصفهان ـ ایران.
[۳]. العاصمی المکی، عبد الملک بن حسین بن عبد الملک الشافعی (متوفای۱۱۱۱هـ)، سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی، ج ۳ ص ۴۴ ، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود- علی محمد معوض، ناشر: دار الکتب العلمیة.
[۴]. القندوزی الحنفی، سلیمان بن إبراهیم (متوفای۱۲۹۴هـ)، ینابیع المودة لذوی القربى، ج ۱ ص ۳۹۷، تحقیق: سید علی جمال أشرف الحسینی، ناشر: دار الأسوة للطباعة والنشر، الطبعة: الأولى، ۱۴۱۶هـ.
[۵]. القندوزی الحنفی، سلیمان بن إبراهیم (متوفای۱۲۹۴هـ)، ینابیع المودة لذوی القربى، ج ۲ ص ۲۷۲، تحقیق: سید علی جمال أشرف الحسینی، ناشر: دارالأسوة للطباعة والنشر، الطبعة: الأولى، ۱۴۱۶هـ.
[۶]. الأنصاری القرطبی، أبو عبد الله محمد بن أحمد (متوفای۶۷۱هـ)، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱ ص ۹۱، ناشر: دار الشعب – القاهرة؛ - البغدادی، أحمد بن علی أبو بکر الخطیب (متوفای۴۶۳هـ)، تاریخ بغداد، ج ۳ ص ۲۹۰، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت؛ -ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفای۵۷۱هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج ۴۲ ص ۲۹۰، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.
[۷]. المسعودی، أبو الحسن على بن الحسین بن على (متوفاى۳۴۶هـ) مروج الذهب، ج ۱ ص ۳۴۷، طبق برنامه نرم افزاری الجامع الکبیر.
ترجمه :
ابى حمزه گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم که : برخى از اصحاب ما افترا مى زنند و به مخالفین خود نسبت زنا مى دهند (آیا این کار سزاوار است ؟) حضرت فرمود: نیکوتر این است که از دادن نسبت بد به آنان دست بکشند - سپس فرمود: - اى ابا حمزه ! به خدا سوگند که این مردم همگى (در واقع ) فرزندان فحشا هستند به جز شیعیان ما - سپس فرمود: - ما اصحاب خمس هستیم و آن را بر همه مردم بجز شیعیانمان حرام کرده ایم .
شما که خود را عاقل می پندارید کجای مذهب هست که خمس ندادن موجب حرامزادگی می شود؟واقعا سنجیدید واین حرف را زدید؟
از شما بعید بود!
ان شاءالله روایت کامل با ترجمه خدمت حضرتعالی جهت ملاحظه و دقت خدمت شما ارسال خواهد شد.
عَنْ ضُرَیْسٍ الْکُنَاسِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مِنْ أَیْنَ دَخَلَ عَلَى النَّاسِ الزِّنَا قُلْتُ لَا أَدْرِی جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ مِنْ قِبَلِ خُمُسِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ إِلَّا شِیعَتَنَا الْأَطْیَبِینَ فَإِنَّهُ مُحَلَّلٌ لَهُمْ لِمِیلَادِهِم
ضریس کناسى گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: از چه راهى مردم گرفتار زنا میشوند؟
گفتم: نمیدانم، قربانت گردم. فرمود: از راه خمس ما اهل بیت (که نمیپردازند) مگر شیعیان پاکزاده ما که خمس براى آنها حلال گشت تا حلال زاده بدنیا آیند.